نرخ بهره چیست و چه اثری بر اقتصاد دارد؟
اگر تاکنون وام گرفته باشید، حتماً میدانید که برای بازپرداخت آن باید مبلغ اضافهتری نسبت به مبلغ اصلی وام به بانک بپردازید. این مبلغ اضافی را نرخ بهره که درصدی از مبلغ اصلی است تعیین میکند. سودی هم که به سپردهگذاریهایتان تعلق میگیرد، با همین نرخ بهره تعیین میشود. نرخ بهره را معمولاً بانکهای مرکزی تنظیم میکنند و یکی از مهمترین ابزارهای اقتصادی برای کنترل تورم، رشد اقتصادی و نقدینگی در بازار است. تحلیلگران اقتصادی و سرمایهگذاران با بررسی تغییرات نرخ بهره، به پیشبینی روند بازارها میپردازند.
نرخ بهره نقش کلیدی در سیاستهای پولی دارد. تغییر در نرخ بهره میتواند بخشهای مختلف اقتصاد را تحتتأثیر قرار دهد. حتی نرخ بهرهای که بانکهای مرکزی قدرتمند دنیا مثل فدرال رزرو تعیین میکنند در اقتصاد جهانی تأثیرگذار است. به همین دلیل است که این مؤلفه بهعنوان یکی از عوامل تحلیل فاندامنتال بازارهای مالی ازجمله بازار سهام، فارکس، کالاها و بهویژه بازار نوظهور ارزهای دیجیتال، نقش بسیار مهمی ایفا میکند. در این مقاله بررسی میکنیم که نرخ بهره چگونه بر این بازارها اثر میگذارد و چرا سرمایهگذاران، بهویژه در بازار کریپتو، باید به تغییرات آن توجه ویژهای داشته باشند.
نرخ بهره چیست؟
بهطور کلی، بهره مبلغی است که فرد برای استفاده از دارایی خاصی که قرض گرفته است باید بپردازد. این داراییها میتوانند شامل پول نقد، کالاهای مصرفی، خودرو یا ملک باشند. به همین دلیل میتوان نرخ بهره را بهعنوان «هزینه پول» در نظر گرفت. هرچه نرخ بهره بالاتر باشد، هزینه وام گرفتن یک مبلغ مشخص نیز بیشتر میشود.
نرخ بهره تقریباً در تمام انواع وامدهی یا قرضگیری اعمال میشود. افراد برای خرید خانه، تأمین هزینه پروژهها، راهاندازی یا توسعه کسبوکارها یا پرداخت شهریه دانشگاه، وام میگیرند. کسبوکارها نیز برای توسعه فعالیتهای خود و خرید داراییهای ثابت و بلندمدت مانند زمین، ساختمان و ماشینآلات، وام دریافت میکنند. بازپرداخت این وامها یا بهصورت یکجا در تاریخ مشخص یا بهصورت اقساطی انجام میشود.

نرخ بهره در وامها
در وامها، نرخ بهره بر مبلغ اصلی وام اعمال میشود. برای وامگیرنده، نرخ بهره هزینه بدهی است و برای وامدهنده، سود سرمایهگذاری محسوب میشود. به همین دلیل است که مبلغ بازپرداختی وام بیشتر از مبلغ اصلی آن است. به این مابهالتفاوت بین کل مبلغ بازپرداخت و مبلغ اصلی وام «بهره» میگویند و «نرخ بهره» درصد مشخصی از مبلغ اصلی است که مقدار بهره را با کمک آن محاسبه میکنند. شاید بپرسید چرا به وام بهره تعلق میگیرد. دلیلش آن است که وامدهنده باید فرصتی را که برای استفاده از پولش در طول دوره وام از دست میدهد جبران کند. اگر این وام در جایی سرمایهگذاری میشد، میتوانست درآمدزایی کند؛ بنابراین وامگیرنده باید در ازای گرفتن پول وامدهنده این مقدار درآمد را تأمین کند.
زمانی که وامی از نظر وامدهنده کمریسک باشد، نرخ بهره کمتری برای آن در نظر گرفته میشود؛ اما اگر وام پرریسک باشد، نرخ بهره بالاتری به آن تعلق میگیرد.
بیشتر وامها با نرخ بهره ساده محاسبه میشوند، اما برخی وامها از بهره مرکب استفاده میکنند؛ یعنی هم بر اصل وام و هم بر بهرههای جمع شده دورههای قبلی محاسبه میشود.
نرخ بهره در سپردهها
نرخ بهره میتواند به حسابهای پسانداز هم تعلق گیرد. در این حالت، بانک یا اتحادیه اعتباری، درصدی از مبلغ سپردهگذاریشده را بهعنوان سود به سپردهگذار پرداخت میکند. به سودی که از این نوع حسابها به دست میآید بازده درصدی سالانه (APY) گفته میشود.
انواع نرخ بهره
در بازارهای مالی، نرخ بهره به روشهای مختلفی محاسبه میشود که هرکدام ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند. در اینجا با انواع اصلی نرخ بهره آشنا میشویم:

نرخ بهره ساده
با نرخ بهره ساده، بهره فقط روی مبلغ اصلی وام محاسبه میشود و شامل بهرههای قبلی نمیشود.
فرمول بهره ساده
بهره ساده = مبلغ اصلی × نرخ بهره × مدت زمان
مثلاً فرض کنید ۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان وام با نرخ بهره ۴درصد سالانه با اقساط ۱۲ماهه گرفتهاید. بهره سالانه شما اینگونه محاسبه میشود:
۴٪ × ۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ = ۱۲٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان.
در نتیجه، در پایان یک سال باید باید ۳۱۲٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان (اصل وام + بهره) پرداخت کنید. اگر این وام ۳ ساله با همین نرخ بهره باشد، بهره پرداختی برابر خواهد بود با:
۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ × ۴٪ × ۳ سال = ۳۶٬۰۰۰٬۰۰۰ تومان.
در نرخ بهره ساده، مبلغ بهره سال به سال ثابت میماند و تغییر نمیکند.
نرخ بهره مرکب
نرخ بهره مرکب کمی پیچیدهتر از نرخ بهره ساده است. در این روش، بهره نهتنها بر مبلغ اصلی وام بلکه بر بهرههای انباشتهشده قبلی نیز محاسبه میشود.
فرمول بهره مرکب
بهره مرکب = مبلغ اصلی × [(۱ + نرخ بهره) به توان تعداد دورهها − ۱]
بهعنوان مثال، اگر همان وام ۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تومانی را با نرخ بهره ۴٪ بهمدت ۳ سال بهصورت مرکب محاسبه کنیم، به این صورت میشود:
بهره مرکب = ۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ × [(۰٫۰۴ + ۱) به توان ۳ (تعداد سال) – ۱]
بهره مرکب = ۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ × ۰٫۱۲۴۸۶۴ = ۳۷٬۴۵۹٬۲۰۰ تومان
یعنی در پایان سال سوم شما باید حدود ۳۷میلیون اضافهتر از وام اصلی بپردازید که بیشتر از بهره ساده است.
نکته مهم: در کوتاهمدت مثل ۳ یا ۴ سال، تفاوت بین بهره ساده و مرکب زیاد نیست اما در وامهای بلندمدت مانند وامهای ۳۰ساله، بهره مرکب بهدلیل اعمال «بهره روی بهره» بهشدت بالا میرود.
نرخهای APR و APY
APR (نرخ درصدی سالانه) و APY (بازده درصدی سالانه) هر دو معیارهایی برای محاسبه نرخ بهره هستند، اما کاربردها و روشهای محاسبه آنها متفاوت است. APR نرخ سود ساده سالانه را نشان میدهد و معمولاً برای وامها و تسهیلات اعتباری از آن استفاده میکنند. این نرخ، هزینه واقعی وام را بدون درنظرگرفتن سود مرکب محاسبه میکند. مثلاً اگر APR یک وام ۱۰٪ باشد، شما سالانه ۱۰٪ از مبلغ اصلی را بهعنوان بهره پرداخت میکنید.
اما APY اثر سود مرکب را در نظر میگیرد و برای سرمایهگذاریها و حسابهای پسانداز کاربرد دارد. این نرخ نشان میدهد که با ترکیب سود در دورههای مختلف (مثلاً ماهانه یا روزانه)، درآمد واقعی شما چقدر خواهد بود. مثلاً اگر APR یک سپرده بانکی ۱۰٪ باشد و سود آن ماهانه ترکیب شود، APY حدود ۱۰.۴۷٪ خواهد بود، یعنی بازدهی واقعی شما بیشتر از نرخ اسمی است.
درنتیجه اگر میخواهید هزینه وام را بسنجید، APR معیار بهتری است؛ اما اگر قصد محاسبه سود یک سرمایهگذاری یا سپرده بانکی را دارید، APY تصویر دقیقتری ارائه میدهد چون اثر بهره روی بهره (مرکب) را محاسبه میکند.
نوع نرخ بهره | ویژگیها | کاربرد |
نرخ بهره ساده | بهره فقط بر اصل وام محاسبه میشود | وامهای کوتاهمدت یا وامهای با نرخ ثابت |
نرخ بهره مرکب | بهره هم بر اصل و هم بر بهرههای قبلی محاسبه میشود | وامهای بلندمدت، حسابهای پسانداز |
APR | نرخ بهره بدون محاسبه بهره مرکب | وامها، کارتهای اعتباری |
APY | نرخ بهره با محاسبه بهره مرکب | حسابهای پسانداز، گواهیهای سپرده |
نرخ بهره چگونه تعیین میشود؟
نرخ بهرهای که بانکها دریافت میکنند، تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله وضعیت کلی اقتصاد قرار دارد. بانک مرکزی هر کشور (مثلاً فدرال رزرو در ایالات متحده) نرخ بهره پایه را تعیین میکند و بانکها باتوجهبه آن، بازه نرخهای APR خود را مشخص میکنند.
زمانی که بانک مرکزی نرخ بهره را در سطح بالایی تعیین میکند، هزینه استقراض (وام گرفتن) افزایش مییابد. با افزایش هزینه وام، مردم کمتر تمایل به قرضگرفتن دارند و درنتیجه، تقاضای مصرفکننده کاهش پیدا میکند. معمولاً نرخ بهره همراه با افزایش تورم بالا میرود.
در اقتصادی که نرخ بهره بالاست، دسترسی کسبوکارها به منابع مالی از طریق وام محدود میشود که این میتواند به رکود اقتصادی منجر شود.
برعکس در دورههایی که نرخ بهره پایین است، اقتصادها اغلب رونق میگیرند؛ زیرا افراد و کسبوکارها میتوانند وامهایی با نرخ ارزان دریافت کنند. در چنین شرایطی، چون نرخ سود سپردههای بانکی هم پایین است، مردم تمایل بیشتری به خرجکردن و سرمایهگذاری در داراییهای پرریسکتر مانند سهام و ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین پیدا میکنند. این افزایش مصرف و سرمایهگذاری باعث تحریک اقتصاد و رشد بازار سرمایه میشود.
قانون والراس در تعیین نرخ بهره
هرچند دولتها معمولاً نرخ بهره پایین را ترجیح میدهند، این وضعیت میتواند بهمرور باعث برهمخوردن تعادل در بازار شود؛ یعنی تقاضا از عرضه پیشی بگیرد که درنهایت به تورم میانجامد. در چنین شرایطی، برای کنترل تورم، نرخ بهره دوباره افزایش پیدا میکند. این چرخه را میتوان به قانون والراس (Walras’ Law) نسبت داد.
بر اساس قانون والراس، در یک اقتصاد کلی، مجموع مازاد تقاضا در تمام بازارها باید برابر صفر باشد. به عبارت دیگر، اگر در بازار پول با نرخ بهره پایین تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، برهمخوردن تعادل آن به بازارهای دیگر ازجمله کالاها و خدمات سرایت میکند و تقاضای اضافی به وجود میآورد.
این افزایش تقاضا، درنهایت به تورم منجر میشود. در چنین شرایطی، بانکهای مرکزی برای بازگرداندن تعادل، نرخ بهره را افزایش میدهند تا تقاضا را مهار کنند. بنابراین، قانون والراس توضیح میدهد که چگونه سیاستهای پولی بر تعادل عمومی اقتصاد تأثیر میگذارند و چرا مداخلات دولت در نرخ بهره میتواند چرخههای تورمی و تعدیل را ایجاد کند.
کشورها چگونه با تغییر نرخ بهره بر ارزش پول خود اثر میگذارند؟
کشورها معمولاً سیاستهای پولی خاصی را اجرا میکنند تا به اهداف اقتصادی مشخصی دست پیدا کنند. این اهداف ممکن است شامل ایجاد اشتغال بیشتر یا کنترل تورم باشد. در این مسیر، دولتها بهطور عمدی عرضه پول، دسترسی به اعتبار (وام) و هزینه قرض گرفتن پول را تنظیم میکنند.

درنتیجهٔ این سیاستهای پولی که نرخهای بهره را تغییر میدهد، ارزش پول ملی کشور نیز دچار نوسان میشود. وقتی نرخ بهره افزایش یا کاهش پیدا میکند، ارزش پول ملی هم قویتر یا ضعیفتر میشود و این تغییرات میتواند روی نرخهای ارز جهانی هم اثر بگذارد.
حال بیایید ببینیم سیاست پولی چگونه باعث تغییر ارزش پول و قدرت نسبی آن میشود:
- افزایش نرخ بهره در یک کشور میتواند ارزش پول آن کشور را درمقایسهبا کشورهایی که نرخ بهره پایینتری دارند، بالا ببرد.
- ثبات سیاسی و اقتصادی و میزان تقاضا برای کالاها و خدمات یک کشور، از عوامل مهم دیگر در تعیین ارزش پول هستند.
- تحلیلگران برای ارزیابی قدرت نسبی پول یک کشور، معمولاً وضعیت تراز تجاری و ثبات مالی آن کشور را بررسی میکنند.
- زمانی که تورم افزایش مییابد، بانکهای مرکزی معمولاً نرخ بهره را بالا میبرند تا جلوی داغ شدن بیش از حد اقتصاد را بگیرند.
- در دوران پس از همهگیری کووید-۱۹، با افزایش نرخهای بهره در آمریکا، ارزش دلار آمریکا قویتر شده است.
اثر نرخ بهره بر ارزش پول
بهطور کلی، نرخ بهره بالاتر باعث افزایش ارزش پول یک کشور میشود؛ زیرا برای سرمایهگذاران خارجی نرخ بهره بالا جذابتر است و درنتیجه تقاضا برای پول آن کشور بیشتر میشود. افزایش تقاضا برای ارز یک کشور به افزایش ارزش آن میانجامد.
برعکس، نرخهای بهره پایینتر برای سرمایهگذاران خارجی جذابیت کمتری دارد و همین موضوع میتواند باعث کاهش ارزش پول شود.
البته این موضوع به این سادگی نیست و عوامل دیگری هم روی ارزش پول و نرخ ارز اثر میگذارند. یکی از عوامل مهمی که موضوع را پیچیده میکند، رابطه بین نرخ بهره بالا و تورم است.
بانکهای مرکزی معمولاً در پاسخ به افزایش تورم، نرخ بهره را بالا میبرند تا اقتصاد بیش از حد داغ نشود. اما اگر تورم خیلی سریع رشد کند، ممکن است باعث شود که ارزش پول ملی سریعتر از آنچه که نرخهای بهره بتوانند جبران کنند، کاهش یابد و قدرت خرید مردم آسیب ببیند.
چه عواملی بر نرخ بهره تاثیر میگذارند؟
سیاستهای پولی یک کشور و تصمیمگیریهای مربوط به نرخ بهره معمولاً تحت تأثیر چندین عامل اقتصاد کلان قرار دارند. علاوه بر این، نگرش عمومی مردم نسبت به کشور، دولت آن و وضعیت اقتصادیاش هم نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند.
سیاست
ثبات سیاسی و اقتصادی کشور اهمیت فوقالعادهی در ارزشگذاری پول ملی دارد. بهعنوان مثال، با افزایش بدهی دولت و بدهیهای مصرفکنندگان در آمریکا، نرخ بهره نزدیک به صفر نگه داشته شد تا اقتصاد کشور تحریک شود و رونق بگیرد. زمانی که اقتصاد دوباره رشد میکند و جان میگیرد، نرخهای بهره افزایش پیدا میکنند تا جلوی رشد بیشازحد تورم گرفته شود.
اقتصاد
با وجود این که نرخ بهره در آمریکا بهمدت طولانی بسیار پایین بود، دلار آمریکا همچنان درمقایسهبا ارزهای بیشتر کشورها موقعیت قدرتمندی دارد. یکی از دلایلش این است که بسیاری از کشورها همچنان از دلار آمریکا بهعنوان ارز ذخیره جهانی استفاده میکنند.
یکی از شاخصهای مهم برای سنجش قدرت اقتصادی کشورها، تولید ناخالص داخلی (GDP) است، چون معمولاً رشد تولید ناخالص داخلی با افزایش ارزش پول کشور همراه است. بانکهای مرکزی هم در تصمیمگیری درباره نرخهای بهره آینده، به رشد GDP توجه زیادی میکنند.
تجارت جهانی
عواملی مثل تراز تجاری (تفاوت بین صادرات و واردات) یک کشور، نقش حیاتی در تعیین ارزش پول آن دارند. چون هر قدر تقاضا برای کالاهای یک کشور بیشتر باشد، تقاضا برای پول آن کشور هم بالاتر میرود. تحلیلگران معمولاً وضعیت تراز تجاری و نسبت صادرات به واردات یک کشور را بهعنوان نشانهای از قدرت پول آن ارزیابی میکنند.
ثبات مالی
دلار آمریکا هنوز هم در دنیای اقتصادی بیثبات، بهعنوان یک پناهگاه امن شناخته میشود. این عامل، حتی بیشتر از نرخ بهره یا تورم، نقش بزرگی در حفظ ارزش نسبی دلار ایفا کرده است.
البته یک عامل تهدیدکننده برای ثبات مالی، میزان بدهیهای سنگین یک کشور است. در کوتاهمدت ممکن است بدهیهای بالا قابل مدیریت باشد، اما در بلندمدت میتواند باعث افزایش تورم شود و درنهایت به کاهش رسمی ارزش پول کشور بینجامد.
نرخ بهره آمریکا چه تاثیری بر اقتصاد جهانی دارد؟

اگر اهل ترید هستید یا به خواندن تحلیلهای بازار علاقه دارید، احتمالاً از تأثیر نرخ بهره آمریکا بر اقتصاد جهانی آگاهاید. نرخ بهره فدرال رزرو یکی از فاکتورهای مهم در تحلیل فاندامنتال است که سرمایهگذاران برای تحلیلهای خود آن را در نظر میگیرند. ازآنجاکه ایالات متحده بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد، هر تغییر اقتصادی در این کشور، بهسرعت بازارهای جهانی را تحتتأثیر قرار میدهد.
یکی از مهمترین این تغییرات، افزایش نرخ بهره است. وقتی نرخ بهره در آمریکا افزایش پیدا میکند، معمولاً ارزش دلار هم بالا میرود. این موضوع چندین اثر زنجیرهای در اقتصاد جهانی ایجاد میکند. اول از همه، افزایش نرخ بهره باعث میشود سرمایهگذاران جهانی، پولهای خود را به آمریکا منتقل کنند تا از سود بالاتر بهرهمند شوند. این روند بهطور مستقیم به کاهش سرمایه در بازارهای نوظهور منجر میشود و باعث میشود این کشورها برای حفظ جذابیت اقتصادی خود، با فشار زیادی روبهرو شوند.
در همین حال، کشورهایی مثل ترکیه، برزیل و آفریقای جنوبی که بدهیهای دلاری زیادی دارند، آسیب میبینند؛ چون با قویتر شدن دلار، بازپرداخت این بدهیها برایشان دشوارتر و پرهزینهتر میشود.
از سوی دیگر، با بالارفتن نرخ بهره، بازارهای اعتباری جهانی هم دچار انقباض میشوند. دریافت وام سختتر و گرانتر میشود و این موضوع مصرف، تولید و رشد اقتصادی را هم در داخل آمریکا و هم در سایر کشورها کند میکند. بهویژه اقتصادهای آسیایی مثل چین، که برای رشد به سرمایههای خارجی وابستهاند، در این شرایط با خروج سرمایه و کاهش رشد مواجه میشوند.
همچنین افزایش ارزش دلار باعث گرانتر شدن کالاهای دلاری مانند نفت، طلا و پنبه برای سایر کشورها میشود و اقتصادهای وابسته به صادرات این کالاها را تحت فشار میگذارد.
تأثیر مثبت رشد نرخ بهره آمریکا
با وجود این آثار منفی، رشد نرخ بهره آمریکا یک جنبه مثبت هم برای تجارت جهانی دارد: قویتر شدن دلار میتواند تقاضا برای کالاهای خارجی در آمریکا را افزایش دهد و آنهم بهنوبه خود باعث افزایش سود شرکتهای داخلی و خارجی شود که درنهایت بازار سهام را تقویت میکند.
بااینحال، در مجموع نرخ بهره بالای آمریکا باعث میشود که در بلندمدت تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورهای پیشرفته حدود ۰.۵ درصد و کشورهای نوظهور حدود ۰.۸ درصد کاهش یابد. درنهایت، افزایش نرخ بهره آمریکا با گرانتر کردن صادرات کشورهایی مثل چین، رقابتپذیری آنها را کاهش میدهد و آسیب اقتصادی به این کشورها وارد میکند.
بیشتر بخوانید: نرخ بهره آمریکا چیست و چه تأثیری بر بازار ارزهای دیجیتال دارد؟
تاثیر نرخ بهره بر اقتصاد واقعی
نرخ بهره یکی از ابزارهای کلیدی در سیاستگذاری پولی است که مستقیماً بر رفتار اقتصادی افراد و بنگاهها تأثیر میگذارد. در اینجا بررسی میکنیم که در سطح اقتصاد واقعی، نرخ بهره چه تاثیرات ملموسی برای مردم دارد.
هزینه وامگیری برای مصرفکننده و شرکتها
نرخ بهره بهطور مستقیم بر هزینه وامگیری اثر میگذارد. زمانی که نرخ بهره بالا میرود، وامگرفتن برای خانوارها و کسبوکارها گرانتر میشود. این موضوع باعث میشود افراد تمایل کمتری به خرید کالاهای گرانقیمت (مانند خانه یا خودرو) با استفاده از وام داشته باشند و شرکتها نیز پروژههای سرمایهگذاری جدید را به تعویق بیندازند یا لغو کنند. درنتیجه، مصرف و سرمایهگذاری که دو محرک اصلی رشد اقتصادی هستند، کاهش مییابند. در مقابل، زمانی که نرخ بهره کاهش پیدا میکند، شرایط اعتباری آسانتر میشود و افراد و شرکتها راحتتر میتوانند وام بگیرند که این خود به افزایش مصرف، تولید و درنهایت رشد اقتصادی منجر میشود.

تأثیر بر تورم و اشتغال
نرخ بهره یکی از مهمترین ابزارهای بانک مرکزی برای کنترل تورم است. وقتی نرخ بهره بالا میرود، مصرف و تقاضای کل کاهش مییابد و این کاهش تقاضا به کاهش فشارهای قیمتی و درنهایت کاهش نرخ تورم منجر میشود. بااینحال، این سیاست ضدتورمی معمولاً با بهایی همراه است: کاهش تقاضا میتواند به کاهش تولید و در نتیجه کاهش سطح اشتغال بینجامد. برعکس، زمانی که نرخ بهره پایین میآید، هزینه وامگیری کاهش یافته و مصرف و سرمایهگذاری افزایش مییابد که این امر میتواند به افزایش اشتغال و تولید منجر شود؛ هرچند در بلندمدت ممکن است افزایش فشارهای تورمی را در پی داشته باشد. بنابراین بانکهای مرکزی همواره در تلاشاند بین کنترل تورم و حفظ اشتغال تعادل برقرار کنند.
رابطه با ارزش پول ملی
نرخ بهره با ارزش پول ملی کشور هم رابطه مستقیمی دارد. زمانی که نرخ بهره داخلی نسبت به سایر کشورها بالاتر باشد، سرمایهگذاران خارجی برای کسب سود بیشتر جذب بازارهای مالی آن کشور میشوند و سرمایههای خود را به ارز آن تبدیل میکنند. این جریان ورودی سرمایه باعث افزایش تقاضا برای پول ملی و در نتیجه تقویت ارزش آن میشود. برعکس، نرخهای بهره پایینتر میتواند انگیزه سرمایهگذاران خارجی را کاهش دهد و حتی به خروج سرمایه منجر شود که درنهایت ارزش پول ملی را تضعیف میکند. این تغییرات در ارزش پول ملی میتواند بر واردات، صادرات و تراز تجاری تأثیر بگذارد.
تاثیر نرخ بهره بر انواع بازارها
در چند سال گذشته، نرخهای بهره بالا تأثیر قابلتوجهی بر بازارهای مختلف ازجمله سهام، ارزهای دیجیتال و کالاهایی مثل نفت داشته است. سؤال اینجاست که این تغییرات چه مدت به تأثیر خود بر بازارها ادامه خواهند داد و سرمایهگذاران چه انتظاراتی باید داشته باشند؟
تأثیر کاهش و افزایش نرخها بر بازار سهام
نرخ بهره یکی از مهمترین ابزارهای فدرال رزرو برای تأثیرگذاری بر اقتصاد است. کاهش نرخ بهره باعث تحریک فعالیتهای اقتصادی و تسهیل وامگرفتن میشود. از طرف دیگر، افزایش نرخها فعالیت اقتصادی را کندتر کرده و وامگرفتن را گرانتر میکند که این برای مقابله با تورم مفید است.
بازارها بهوضوح به تغییرات نرخ بهره واکنش نشان میدهند. بازار سهام در سال ۲۰۲۲ بهدلیل افزایش نرخها با افت شدیدی مواجه شد اما پس از آن، با کاهش نرخها در سال ۲۰۲۳، روند بازار بهبود یافت. بهعنوان مثال، شاخص S&P 500 در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۴درصد رشد کرد.
تأثیر نرخهای بهره بر ارزهای دیجیتال و کالاها
در کنار سهام، بازار ارزهای دیجیتال نیز تحت تأثیر نرخهای بهره قرار گرفته است. در سال ۲۰۲۲، بهدلیل افزایش نرخها، قیمت ارزهای دیجیتال کاهش یافت، اما پس از آن با کاهش نرخها و پیشبینی کاهش بیشتر آنها در سال ۲۰۲۴، قیمت ارزهای دیجیتال همچنان با افزایش روبهرو شد.
همچنین، کالاهایی مانند طلا که بهعنوان پناهگاه امن در زمان نوسانات بازار شناخته میشوند، در سال ۲۰۲۴ با افزایش قیمت مواجه شدند. کاهش نرخها و پیشبینی نوسانات بیشتر بازار به حمایت از قیمت طلا کمک کرد.
استراتژی سرمایهگذاری در مواجهه با تغییرات نرخ بهره
سرمایهگذاران باید در این شرایط پرنوسان با دقت بیشتری عمل کنند. بهترین استراتژی برای بیشتر سرمایهگذاران، پیروی از برنامه بلندمدت است که معمولاً شامل سرمایهگذاری منظم در یک پرتفوی متنوع از سهام یا اوراق قرضه میشود. در این بازارهای پرنوسان، سرمایهگذاران باید بهجای تلاش برای پیشبینی تغییرات کوتاهمدت، بر استراتژیهای بلندمدت خود تمرکز کنند.
درحالیکه تغییرات نرخ بهره بهطور مستقیم بر بازارها تأثیر میگذارند، سرمایهگذاران باید این نوسانات را فرصتی برای خرید سهام با قیمتهای پایینتر ببینند. برای سرمایهگذاران بلندمدت، بازگشتها میتوانند فرصتهای خرید جذابی باشند.
نرخ بهره چه تاثیری بر بخشهای مختلف صنعت کریپتو دارد؟
تغییرات در نرخ بهره میتواند باعث افزایش یا کاهش علاقه به داراییهای دیجیتال شود. در شرایطی که نرخ بهره پایین است، سرمایه بهسمت داراییهای پر ریسکتر مانند آلت کوینها و پروژههای دیفای روانه میشود. برعکس زمانی که نرخها افزایش مییابند، این سرمایه معمولاً بهسمت داراییهای امنتری مانند اوراق قرضه دولتی برمیگردد. بیت کوین نیز، که بسیاری آن را از سایر ارزهای دیجیتال جدا میبینند، تحت تأثیر این تغییرات نقدینگی قرار میگیرد.
نقدینگی و جریان سرمایهگذاری
در کشوری با نرخ بهره پایین، پول برای قرضگرفتن ارزان است و سرمایهگذاران بهدنبال داراییهایی با بازده بالاتر میروند. این موضوع معمولاً آنها را بهسمت بیت کوین و توکنهای مختلف میبرد که میتوانند در شرایطی که نقدینگی زیاد است، افزایش قیمت قابلتوجهی را تجربه کنند.
استارتاپهای ارز دیجیتال نیز از تأمین مالی آسان بهرهمند میشوند؛ چون میتوانند از پول قرضی یا سرمایهگذاری ریسکپذیر برای رشد سریعتر استفاده کنند. زمانی که سرمایه تازه وارد بازار میشود، قیمتها افزایش مییابند و این روند باعث ایجاد بیشتر حدس و گمانها میشود.
برعکس وقتی نرخها افزایش پیدا میکنند، وضعیت معکوس رخ میدهد. هزینههای وامگرفتن بالا میروند، نقدینگی کاهش پیدا میکند و سرمایهگذاران محتاطتر میشوند. آنها ممکن است بهجای دنبالکردن داراییهای نوسانی، سرمایههای خود را در اوراق قرضه خزانهداری یا حسابهای پسانداز با بازده بالا قرار دهند.
این تغییر میتواند سرمایه را از آلت کوینها و حتی بیت کوین خارج کند، اگرچه ویژگیهای منحصربهفرد بیت کوین اغلب آن را بیشتر از پروژههای دیگر دربرابر این تغییرات مقاوم میکند.

سرمایهگذاری نهادی در ارز دیجیتال
سرمایهگذاران بزرگ مانند صندوقهای پوشش ریسک و شرکتهای مدیریت دارایی بهطور فزایندهای بیت کوین و سایر داراییهای دیجیتال را بهعنوان بخشی از استراتژی سرمایهگذاری گستردهتر خود میبینند. در دوران نرخ بهره پایین، نهادها بهدنبال بازدههایی میگردند که در اوراق قرضه سنتی یا حسابهای پسانداز قابل دستیابی نیستند و به همین دلیل سرمایه خود را به این بخش نوظهور منتقل میکنند.
بهطور خاص، بیت کوین بهعنوان یک پوشش دربرابر تورم توجهات زیادی را جلب کرده است. این بدان معناست که افزایش در عرضه پول میتواند باعث ورود بیشتر افراد به بیت کوین شود، اما همین افزایش میتواند باعث نگرانیهای تورمی شود که سرمایهگذاران بیت کوین را وادار به خرید بیشتر میکند. در همین حال، ارزهای دیجیتال کوچکتر ممکن است شاهد ورود سرمایه از سوی نهادهایی باشند که بهدنبال سودهای بزرگتر هستند.
وقتی نرخهای بهره افزایش مییابند، سرمایههای نهادی ممکن است بهسمت ابزارهای پایدارتر و با بازده ثابت برگردند. برخی از صندوقها ممکن است داراییهای دیجیتال خود بهویژه توکنهای پر ریسک را بفروشند. حتی بیت کوین، که جدیتر از بیشتر آلت کوینها دیده میشود، در یک کشور با نرخ بهره بالا میتواند شاهد خروج سرمایه از پورتفوی سرمایهگذاران باشد. نتیجه این امر، اثر کاهشی در سراسر بازار است، زیرا فروشهای بزرگ باعث تغییر قیمتها و افزایش نوسانات میشود، بهویژه زمانی که پوزیشنهای دارای لوریج لغو میشوند.
تأثیر بر بیت کوین بهعنوان یک دارایی برای حفظ ارزش سرمایه
بیت کوین از سایر ارزهای دیجیتال متمایز است. عرضه محدودی دارد و در سطح گستردهتری شناخته شده است. این باعث میشود بسیاری آن را به طلای دیجیتال تشبیه کنند. در زمانهایی که نرخهای بهره پایین است، کمیابی بیت کوین میتواند برای سرمایهگذارانی جذاب باشد که بهدنبال پناهگاهی دربرابر کاهش ارزش پول هستند. اگر هزینههای وامگرفتن نزدیک به صفر باشد و بازده واقعی منفی باشد، نگهداری بیت کوین منطقی به نظر میرسد، چرا که دلار در حساب بانکی قدرت خرید خود را از دست میدهد.
حال زمانی که نرخها بهسرعت افزایش مییابند، داستان پیچیدهتر میشود. اگرچه برخی بیت کوین را بهعنوان یک پوشش دربرابر تورم میبینند، افزایش سریع نرخها میتواند دلار آمریکا را تقویت کرده و بازده اوراق قرضه واقعی را بالا ببرد. این موضوع انگیزه نگهداری داراییهایی را که بازدهی ندارند کاهش میدهد. در چنین دورههایی، قیمت بیت کوین میتواند کاهش یابد، بهویژه اگر سرمایهگذاران نهادی از آن خارج شوند. بااینحال، شهرت بیت کوین بهعنوان یک دارایی منحصربهفرد برای ذخیره ارزش سرمایه، اغلب آن را از فروشهایی که در توکنهای کمترشناختهشده رخ میدهد، محافظت میکند.
پلتفرمهای وامدهی کریپتو و بازارهای دیفای
پلتفرمهای غیرمتمرکز وامدهی ارز دیجیتال و پروتکلهای دیفای در زمانی که بانکها نرخ بهره نزدیک به صفر ارائه میکردند، محبوبیت زیادی پیدا کردند. وامدادن استیبل کوینها یا توکنهای دیگر برای کسب سود بالای ۵٪ در مقایسه با حسابهای سنتی جذاب به نظر میرسید. نرخهای پایین همچنین باعث افزایش وامگرفتن برای انجام معاملات با لوریج (اهرم) شد. پروژههایی که بازدهی بالا ارائه میدادند، رشد کرده و نقدینگی بیشتری را بهسمت صرافیهای غیرمتمرکز و پلتفرمهای ییلد فارمینگ هدایت کردند.
بااینحال، وقتی فدرال رزرو نرخها را افزایش میدهد، این شرایط تغییر میکنند. سرمایهگذاران میتوانند بازدهی امنتری را در بازارهای سنتی پیدا کنند که جذابیت پروتکلهای وامدهی پر ریسک را کاهش میدهد. قرضگیرندگان در دیفای با هزینههای بالاتری روبرو میشوند، زیرا سرمایه از اکوسیستم خارج میشود. این موضوع میتواند به اعمال فشار نزولی بر قیمت توکنها منجر شود. مکانیزمهای خودکار دیفای ممکن است بهتر از پلتفرمهای متمرکز نوسانات را مدیریت کنند، اما مشارکت کلی در بازار اغلب کاهش مییابد.
استیبل کوینها و قدرت دلار
استیبل کوینهای با پشتوانه دلار نقش بزرگی در بازار داراییهای دیجیتال ایفا میکنند. زمانی که نرخهای بهره آمریکا پایین هستند، بسیاری از افراد برای راحتی استیبل کوینها را نگه میدارند، حتی اگر این داراییها بازده مستقیم نداشته باشند. صادرکنندگان میتوانند از دلارهایی که در ذخیره دارند بهره کسب کنند که این یک منبع درآمد قابلتوجه است. در این سیستم استفاده از استیبل کوینها بهسرعت افزایش مییابد؛ زیرا معاملهگران وارد معاملات توکنهای پرنوسان میشوند.
در شرایطی با نرخهای بهره بالا، استیبل کوینها باید با سرمایهگذاریهای سنتی مبتنی بر دلار که بازده امن ارائه میدهند به رقابت بپردازند. برخی از کاربران ممکن است استیبل کوینها را برای تبدیل به پول نقد و سرمایهگذاری در اوراق قرضه یا صندوقهای بازار پول بازخرید کنند. در همین حال، دلار قویتر میتواند باعث کاهش قیمت داراییهای دیجیتال شود، زیرا خرید آنها برای خریداران بینالمللی کمتر مقرونبهصرفه خواهد بود. ناشران استیبل کوین ممکن است همچنان از بازده بالاتر ذخایر خود بهرهمند شوند، اما با جذابترشدن گزینههای جایگزین، رشد تقاضا ممکن است کاهش یابد.
نرخهای بهره فدرال رزرو و ارزهای دیجیتال
تغییرات در نرخهای بهره تأثیر زیادی بر قیمت ارزهای دیجیتال دارند و این تأثیر از طریق تغییرات در رفتار سرمایهگذاران و دینامیک بازار ایجاد میشود.
نقش فدرال رزرو در کنترل نرخهای بهره
فدرال رزرو، بانک مرکزی ایالات متحده، مسئول مدیریت نرخهای بهره در این کشور است. نرخ بهره پایین، هزینه قرضگرفتن پول را کاهش میدهد و باعث افزایش نقدینگی اقتصادی میشود که بهنوبه خود مصرف و سرمایهگذاری را تحریک میکند. از طرف دیگر، افزایش نرخهای بهره قرضگرفتن را گرانتر میکند و جریان پول در اقتصاد را کاهش میدهد تا تورم مهار شود.
تأثیر نرخهای بهره بر داراییها
قیمت داراییها، ازجمله سهام، اوراق قرضه و ارزهای دیجیتال، معمولاً بهصورت معکوس با نرخهای بهره تغییر میکند. وقتی نرخهای بهره افزایش مییابد، بیشتر داراییها کاهش قیمت مییابند و بالعکس. ارزهای دیجیتال، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بهدلیل نوسانات بالا گاهی تأثیر بیشتری میگیرند.
چرا نرخهای بهره بالا تأثیر منفی بر بازار ارز دیجیتال دارند؟
افزایش نرخهای بهره رغبت سرمایهگذاران به ریسک را کاهش میدهد که باعث میشود داراییهای امنتر مانند حسابهای پسانداز و اوراق قرضه جذابتر شوند. این موضوع میتواند به کاهش تقاضا برای ارزهای دیجیتال و در نتیجه کاهش قیمت آنها بینجامد.
با افزایش نرخهای بهره، بازده حاصل از نگهداری پول نقد یا داراییهای سودآور دیگر جذابتر میشود و درنتیجه، سرمایهگذاران کمتر بهسمت داراییهای پر ریسک مانند ارزهای دیجیتال روی میآورند.
از سوی دیگر، مارجینکالها و زیانهای ناشی از استفاده از اهرم نیز تأثیر زیادی دارد. تریدرهای کریپتو معمولاً از لوریج یا اهرم استفاده میکنند؛ اما با افزایش نرخهای بهره، هزینه قرضگرفتن برای سرمایهگذاران بیشتر میشود. در شرایط نزولی، سرمایهگذاران ممکن است مجبور به فروش داراییهای خود شوند که این میتواند باعث افزایش بیشتر کاهش قیمتها شود.
در این میان بیت کوین رابطه پیچیدهای با تصمیمات فدرال رزرو دارد. بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۸، زمانی که فدرال رزرو نرخهای بهره را افزایش داد تا تورم را کنترل کند، قیمت بیت کوین از حدود ۲۰,۰۰۰ دلار به کمتر از ۳,۲۰۰ دلار رسید. این در حالی است که در سال ۲۰۲۱، با سیاستهای نرخ بهره پایین فدرال رزرو در دوران کووید-۱۹، قیمت بیت کوین به بیش از ۶۸,۰۰۰ دلار رسید. سپس با تغییر سیاست فدرال رزرو و افزایش نرخها، بازار ارز دیجیتال دوباره وارد یک اصلاح بزرگ شد.
البته برخی از سرمایهگذاران بلندمدت ممکن است به تأثیرات کوتاهمدت سیاستهای فدرال رزرو توجه نکنند، زیرا به پتانسیل بلندمدت ارزهای دیجیتال اعتقاد دارند و میتوانند نوسانات را تحمل کنند. علاوه بر این، برخی معتقدند که سیاستهای فدرال رزرو میتواند به سیستم مالی سنتی آسیب برساند، بنابراین باعث افزایش اعتماد به ارزهای دیجیتال بهعنوان جایگزینی برای ارزهای فیات میشود.
جمعبندی
نرخ بهره یکی از مؤثرترین ابزارهای سیاستگذاری اقتصادی است که نهتنها بر هزینه وام و بازده سرمایهگذاری تأثیر میگذارد، بلکه مسیر حرکت بازارهای مالی را نیز تعیین میکند. تغییرات آن میتواند بهسرعت بر احساسات سرمایهگذاران اثر بگذارد و جریان نقدینگی را در بازارها جابهجا کند.
برای فعالان بازارهای مالی، بهویژه در بازار ارزهای دیجیتال که حساسیت بالایی به تحولات اقتصاد کلان دارد، درک دقیق تأثیرات نرخ بهره اهمیت حیاتی دارد. چه در دورههای سیاست پولی انقباضی با نرخ بهره بالا و چه در دورههای تسهیل پولی با نرخ پایین، شناخت واکنش بازار به این تغییرات میتواند به تصمیمگیری آگاهانه و مدیریت بهتر ریسک منجر شود.
پرسشهای متداول
نرخ بهره هزینهای است که وامگیرنده برای استفاده از پول پرداخت میکند یا سودی که سپردهگذار بابت نگهداری پول در بانک دریافت میکند.
بانک مرکزی با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بهویژه میزان تورم، رشد اقتصادی و نرخ بیکاری، نرخ بهره را تعیین یا تنظیم میکند.
نرخ بهره بالا باعث میشود وامگرفتن برای خریدهایی مثل مسکن، خودرو یا لوازم گرانقیمت سختتر و گرانتر شود. درمقابل، کاهش نرخ بهره میتواند افراد را به وامگرفتن و خرجکردن بیشتر تشویق کند.
نرخ بهره بالا میتواند موجب جذب سرمایهگذاران خارجی شود و ارزش پول ملی را تقویت کند. برعکس، نرخ بهره پایین ممکن است باعث خروج سرمایه و کاهش ارزش پول ملی شود.
نرخهای بهره بالا معمولاً برای بازارهای پرریسک مثل سهام و رمزارزها منفی هستند، چون سرمایهگذاران ترجیح میدهند در داراییهای کمریسک با بازده ثابت سرمایهگذاری کنند.
خیر. کاهش نرخ بهره اگرچه میتواند رشد اقتصادی را تحریک کند، در صورت تداوم ممکن است به تورم بالا، افزایش بدهی و حباب در داراییها منجر شود.
نوشته نرخ بهره چیست و چه اثری بر اقتصاد دارد؟ اولین بار در مجله نوبیتکس. پدیدار شد.