غبار زودرس: ردپای برآمدگی فرابنفش در کهکشانی در سپیدهدم کیهانی
غبار همهجا هست؛ نه فقط روی قفسهی کتابها، که در دل فضای میان ستارگان، و بیصدا داستانی را که از نورشان میخوانیم بازنویسی میکند. دانههایی میکروسکوپی که حدود نیمی از فوتونهای فرابنفش و مرئی کهکشانها را میبلعند و انرژیشان را در فروسرخ بازمیتابانند. در بعضی کهکشانها، بهویژه آنهایی که غبارِ غنی از کربن دارند، این جذب نوری، ویژگی مشخصی در منحنی جذب غبار (منحنی تضعیف برحسب طول موج) بر جای میگذارد. یک برآمدگی پهن حوالی ۲۱۷۵ آنگستروم که بهنام «برآمدگی فرابنفش۱» شناخته میشود و آن را به ذراتی ریز از جنس هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای۲ نسبت میدهند.
برای درک بهترِ مفهوم برآمدگی فرابنفش (۲۱۷۵ آنگستروم)، لازم است به منحنی «جذب غبار یا خاموشی۳» نگاهی بیندازیم (شکل ۱). این منحنیها نشان میدهند که غبار کیهانی چگونه در طولموجهای مختلف نور ستارگان را جذب میکند و شدت این جذب را بهصورت تابعی از طولموج نشان میدهند. محور عمودی شدت جذب را نشان میدهد و محور افقی طولموج برحسب آنگستروم است. همانطور که در این نمودار مشاهده میکنید، در منحنیهای غبار کهکشان راه شیری که توسط افراد مختلف بهدست آمدهاست (منحنیهای صورتی و قرمز) حوالی طولموج ۲۱۷۵ آنگستروم، یک «برآمدگی» واضح دیده میشود که به معنای افزایش جذب نوری در این ناحیه است. این ویژگی، نشاندهندهی حضور ذرات غبار کربنی است که نور را در این طول موج خاص بهشدت جذب میکنند و باعث مشاهدهی فرورفتگی در طیف رصد شده از کهکشان در حوالی طولموج ۲۱۷۵ آنگستروم میشود.

شکل ۱: نمونههایی از منحنیهای خاموشی در محیطهای مختلف کهکشانی: راه شیری، ابر ماژلانی بزرگ (LMC)، ابر ماژلانی کوچک (SMC)، و کهکشانهای ستارهفشان (Calzetti). این برآمدگی در منحنی جذب کهکشان راه شیری (قرمز/صورتی) و ابر ماژلانی بزرگ (آبی) واضح است، اما در منحنیهای جذب ابر ماژلانی کوچک (سبز) و کهکشانهای ستارهفشان (فیروزهای) نامشهود است.
به لطف تلسکوپ فضایی جیمز وب، اکنون توانستهایم اثر این برآمدگی را در کهکشانی دوردست به نام GNWY-7379420231 رصد کنیم- کهکشانی که تنها ۷۰۰ میلیون سال بعد از مهبانگ رصد شده و گرفتار ادغام۴ شده است. همین برآمدگی کوچک، پرسشهایی بزرگ دربارهی زمان و چگونگی پیدایش نخستین غبارهای کیهانی پیش روی ما میگذارد.
اما اهمیت این برآمدگی کوچک در چیست؟ برای اخترشناسان، غبار مانند شیشهای دودی است که نور ستارگان را تحریف میکند و اگر این اثر اصلاح نشود، نرخ ستارهزایی۵ کمتر از مقدار حقیقی آن برآورد میشود، جرم ستارهای با خطا محاسبه میشود، و حتی زمانبندی بازیونش۶ کیهان بهدرستی تعیین نمیشود. همانطور که در شکل ۱ دیده میشود، منحنی جذب غبار۷ در کهکشان راه شیری، شیب ملایمی دارد و در ۲۱۷۵ آنگستروم یک برآمدگی متمایز را نشان میدهد (دربارهی منحنی غبار اینجا و اینجا بیشتر بخوانید). یافتن چنین ویژگی در کهکشانی با انتقال به سرخ بالا، به این معنی است که ذرات غبار در همان اوایل عمر کیهان به سرعت تحول یافته و به ساختاری پیشرفته رسیدهاند. این کهکشان در میدان دید GOODS-North قرار دارد که طیفسنج دقیق NIRSpec آن را در همان اوایل مأموریت جیمز وب نشانه گرفتهاست. انتقال به سرخ دقیق این کهکشان، ۷/۱۱۲۳۵ گزارش شده است؛ این بدان معناست که با رصد این کهکشان، در حال مشاهدهی کیهان در زمانی هستیم که تنها پنج درصد امروز عمر داشتهاست.
در این مقاله، با استفاده از طیف این کهکشان، دو مدل برای منحنی جذبِ غبار آزمایش شدهاست: نخست، یک مدل ساده که جذب غبار را بهصورت پیوستاری توانی۸ بدون ویژگی خاصی فرض میکند؛ دوم، همان مدلِ پیوستار توانی، ولی اینبار با افزودن یک برآمدگی (از نوع پروفایل درود۹) در حوالی ۲۱۷۵ آنگستروم برای توصیف بهتر جذب اضافی ناشی از غبار کربنی. با اعمال این مدلهای جذب روی طیف کهکشان، نویسندگان دریافتند که مدل دوم با دادهها تطابق بیشتری دارد (شکل ۲).

شکل ۲: طیف کهکشان GNWY-7379420231؛ در ناحیهی حدود ۲۱۷۵ آنگستروم، مدل توانی ساده (خط قرمز) بهتنهایی نمیتواند افتِ مشاهدهشده در شدت نور (فرورفتگی) را توضیح دهد، ولی زمانی که مدل جذب غبار شامل «برآمدگی فرابنفش» (توانی+درود، خط آبی) استفاده میشود، طیف رصدشده را بسیار بهتر توصیف میکند. نمودار پایین سمت راست، باقیماندههای برازش با مدل توانی ساده و برازش ترکیبی مدل توانی و پروفایل درود را نشان میدهد. برازش تنها با تابع توانی دارای یک افزایش منفی شار به اندازه ۷ سیگما است، در حالی که مدل توانی و پروفایل درود، برازش بهمراتب بهتری ارائه میدهد.
تصاویر دقیق NIRCam نیز داستان را تکمیل میکنند (شکل ۳). در این تصاویر دو هستهی درخشان، تودههای ستارهزای پراکنده، و ساختارهای پیچیدهای دیده میشود که همه نشانههایی از یک ادغام کهکشانی هستند. برازشِ توزیع انرژی طیفی۱۰، در مقیاس پیکسلی، سه نسل ستارهای متفاوت را آشکار میکند: نسلی با سن بالا (حدود ۲۵۰ میلیون سال)، و دو موج ستارهزاییِ جوانتر با سن تقریبی ۵۰ و ۳ میلیون سال، که تحتتأثیر برخورد و آشفتگی ناشی از ادغام پدید آمدهاند.

شکل ۳: تصاویر جیمز وب از GNWY-7379420231؛ چپ: یک ادغام فعال. میانه: بهترین مدل با دو مؤلفهی سِرسیک (بیضیهای آبی و قرمز) و یک منبع نقطهای (ضربدر سفید). راست: باقیماندهها که عمدتاً نوفه هستند و درستیِ مدل ادغام را تأیید میکنند. اندیسهای سِرسیک (که نمایشگر میزان فشردگی و شکل کهکشان است) کاهش روشنایی از مرکز به بیرون را توصیف میکنند و ساختارها یا نواحی مختلف ستارهزایی را نشان میدهند.
در ناحیهای که ستارههای تازه متولد شده و غبارِ متراکم گرد آمدهاند و خطوط نشریِ قوی از آن به چشم میخورد، برآمدگی فرابنفش به بیشینهی درخشندگی خود میرسد. چنین مشاهدهای، تصادفی نیست. نمودارهای توزیع مکانی که از پارامترهایی مانند نرخ ویژهی ستارهزایی۱۱، چگالی جرم ستارهای۱۲، شیب فرابنفش (β)، و شدت برآمدگی به دست آمده، نشان میدهند که مقادیر بیشنهی تمامی این پارامترها دقیقاً در همان ناحیهای قرار دارد که نشانههای ادغام کهکشانی در آنجا دیده میشود (شکل ۴).

شکل ۴: نتایج برازش توزیع انرژی طیفی. (بالا، از چپ به راست) نقشهی چگالی سطحی جرم ستارهای، چگالی سطحی نرخ ستارهزایی، شیب پیوستار فرابنفش، تضعیف غبار در طول موج مریی. (پایین، از چپ به راست) سن، نرخ ویژهی ستارهزایی، شدت خطوط [O III]+Hβ و شدت برآمدگی فرابنفش. مقادیر بالاتر (نواحی زردرنگ) در محل ادغام متمرکز شدهاند و نقش کلیدی این ناحیه را در تکاملِ سریع غبار تأیید میکنند.
از سوی دیگر، بررسی خطوط نشری اکسیژن در طیف کهکشانها، دمای گاز ستارهزا را آشکار میکند. در GNWY-7379420231، نسبت شار خطوط [O III]+Hβ به نور پیوستار زمینه حدود پنجاه برابر است که نشانهای از طغیان ستارهزایی و تعداد زیاد فوتونهای پرانرژی است. این فوتونها و آشوبهای ناشی از ستارهزایی، ذرات بزرگ غبار را میشکنند و به تشکیل ریزدانههاب کربنی مانند هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای میانجامند. این فرآیند، برآمدگی فرابنفش را در طیف برجسته میکند. جایگاه این کهکشان در نمودار O32 در مقابل R23 (به ترتیب نسبت خطوط نشری [O III] به [O II] و مجموع خطوط نشری [O II] و [O III] به خط نشری Hβ) نشان میدهد که در ناحیهای متفاوت از باقی کهکشانها قرار دارد (شکل ۵).

شکل ۵: نمودار تشخیصی خطوط نشری: جایگاه GNWY-7379420231 (دایرهی قرمز) روی دو نمودار O32 در مقابل R23، نسبت به کهکشانهای ستارهفشان معمولی (ششضلعیهای خاکستری) و «گرینپی (Green Peas)»ها (نقاط سبز) و «بلوبری (Blueberries)»ها (آبی) (کهکشانهای محلی با خطوط نشری بسیار قوی). این کهکشان در ناحیهی جداگانهای (حاشیه قرمز) قرار میگیرد و نسبتهای خطوط نشری آن نشاندهندهی ستارهزایی شدید و شرایط فیزیکی خاص است که نتیجهی ادغام آن در اوایل کیهان است.
این نتایج نشان میدهند که شکلگیری برآمدگی فرابنفش، نیازمند دو فرایند مکمل است: نخست، ستارگان پیر شاخهی غول مجانبی۱۳ دانههای غبار کربنی به فضای میانستارهای پس میزنند و فضای میانستارهای را غنی میکنند، و دوم، ادغام کهکشانی شوک و تلاطم شدید ایجاد میکند و باعث شکسته شدن ذرات غبار به ذرات کربنی کوچکتر میشود که عامل ایجاد برآمدگی فرابنفش در طیف هستند.
این یافتهها پیامدهایی مهم برای کیهانشناسی دارد. تاکنون تصور میشدهاست که تشکیل غبار کربنی پیچیده چندین میلیارد سال طول میکشد. اما GNWY-7379420231 نشان میدهد که عالم آغازین در تشکیل و بازآرایی غبار بسیار سریعتر از آن بوده که تصور میشدهاست. اکنون پرسش این است: آیا این کهکشان یک استثناست یا نشانهای از یک روند گسترده؟ مشاهدات آیندهی جیمز وب خواهند گفت که آیا برآمدگی فرابنفش در کهکشانهای آغازین رایج بوده یا تنها محصول ادغامهایی پرآشوب است.
شاید وقتی بار دیگر گردوخاک میزتان را پاک میکنید، به یاد بیاورید: همان لحظه، جایی در عالمِ جوان، دو کهکشان نوزاد در آغوش هم میپیچند و دانههایی از غبار به وجود میآورند—دانههایی که سرنوشت نور را برای همیشه دگرگون میکنند.
۱. UV bump
۲. PAH (Polycyclic Aromatic Hydrocarbon)
۳. Extinction Curve
۴. Merger
۵. Star Formation Rate
۶. Reionization
۷. Dust Attenuation Curve
۸. Power-law
۹. Drude Profile
۱۰. SED (Spectral Energy Distribution) fitting
۱۱. Specific star-formation rate
۱۲. Stellar mass density
۱۳. AGB (Asymptotic Giant Branch)
شکل بالای صفحه: این عکسِ فروسرخ از تلسکوپ جیمز وب دو کهکشانِ در حال ادغام ZW II 96 را نشان میدهد؛ جایی که دو هستهٔ کهکشانی میان رشتههای فشردهٔ گاز و غبار بههم میپیوندند و انفجارهای ستارهزایی شدید پدید میآورند.
منبع: Credit (English): NASA / ESA / CSA / Webb / L. Armus / A. Evans / Hubble Heritage Team / STScI / AURA / Hubble Collaboration.
عنوان اصلی مقاله: Detection of the 2175 A UV bump at z>7.Evidence for rapid dust evolution in a merging reionization era galaxy
نویسندگان: .Katherine Ormerod et al
لینک اصلی مقاله: https://arxiv.org/abs/2502.21119
گردآوری: نیلوفر شرعی